به یاد 6 ماه پیش
گل گندمم؛ خوشه ی طلایی من ! به یاد 6 ماه پیش می نویسم ... به یاد صد و هشتاد روزی که گذشت ! به یاد تمام چهار هزار و سیصد بیست ساعت با هم بودن ! به یاد تک تک دقایق و ثانیه و لحظه هایش ... که عزیزترینِ لحظه هایم بودند ! بی شک، ناب ترینشان ... لحظه های مادر بودن ! پسرم دوستت دارم: پسر عزیزم من لثه های بی دندانت را دوست دارم. من انگشتان خیس تو را که مکیده ای دوست دارم. من غلت زدن های مکرر تو را دوست دارم. من نگاه زیبا و کنجکاوانه تو را دوست دارم. من خنده های بلند تو را دوست دارم. من لحظه ای را که پاهای کوچکت را ب...
نویسنده :
مامان نازیلا
14:27